بررسی جنایت ۴۰ ساله سوئد / نسلکشی بدون درد و خونریزی
تاریخ انتشار: ۱۹ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۶۵۴۷۸۲
سوئد طی پروژهای که ۴۲ سال طول کشید، حدود ۳۳ هزار نفر از مردم کشورش را عقیم کرد تا نسلهای بعدی این کشور را افراد قویتر تشکیل دهند.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، پایگاه اینترنتی شبکه تلویزیونی «یورو نیوز» در گزارشی به اقدامی عجیب توسط دولت سوئد در یک دوره ۴۰ ساله میپردازد که طی آن حاکمان این کشور تلاش کرده اند با عقیم کردن افراد ضعیف جامعه مانع از ادامه نسل آنها بشوند و از این طریق نسل افراد قوی در این کشور جمعیت غالب سوئد را در آینده را تشکیل دهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش آمده است که کشور سوئد بین سالهای ۱۹۳۴ تا ۱۹۷۶ یک طرح اصلاح نژادی را بر پایه علم زیستشناسی نژادی تنظیم کرد. آنها میخواستند از شر افراد ضعیفتر خلاص شوند. با این قانون حدود ۳۳ هزار نفر از مردم سوئد با توسل به زور عقیم شدند.
«جیل سوندست» که تاکنون در مورد تاریکترین لحظات تاریخی خانوادهاش با کسی صحبت نکرده بود در اینباره گفت: «این رازی بود که کسی جرات صحبت کردن در مورد آن را نداشت. جامعه شرمنده آن بود که مردم در سوئد مجبور به عقیم سازی میشدند.»
این فیلمساز ۷۱ ساله زمانی که متوجه شد چهار عمویش به زور عقیم شدهاند، در شوک فرو رفته بود و در این باره گفت: «آنها عقیم شدند، زیرا فقیر بودند. جرم آنها فقر بود.»
قربانیان از میان جوانان که بیشتر آنها زن بودند، انتخاب میشدند. آنها به دلیل «ناتوانی ذهنی»، «سرکش بودن» یا «نژاد دورگه» مورد عقیمسازی قرار میگرفتند. مقامات سوئدی بر این باور بودند که در حال ایجاد جامعهای هستند که مورد غبطه جهانیان خواهد بود.»
مادر این خانواده موفق شد به پایتخت سوئد فرار کند و از عقیم شدن جان سالم به در برد، اما خواهرش «ماجبریت» چندان خوش شانس نبود.
مادر آنها زمانی که ماجبریت خیلی جوان بود درگذشت. به دلیل فقر این خانواده، خدمات حفاظت از کودکان شهرداری از او و خواهر و برادرهای کوچکترش تست هوش گرفتند. جیل در اینباره میگوید که در آن زمان تست هوش برای آنها خیلی مهم بود.
اما از آنجایی که ماج بریت و هیچیک از خواهران و برادرانش به طور منظم به مدرسه نرفته بودند، نتوانستند به خوبی به سوالات پاسخ دهند؛ بنابراین ماجبریت امتیاز لازم را نگرفت و در دستهی افراد با توانایی ذهنی ضعیف طبقه بندی شد. در نتیجه، او را به یک آسایشگاه روانی فرستادند. به ویژه آنکه او را به دلیل اعتراضاتش متهم به ابتلا به بیماری روانی کردند.
همه افراد در هنگام ترک این مراکز میبایست عقیم میشدند؛ بنابراین در حین انتقال وی به یک موسسه نگهداری دیگر، او را برای عمل جراحی فرستادند و حتی مخالفتهای پدر او نیز کارساز نبود.
«مایا رانسیس» استاد تاریخ دانشگاه استکهلم که در یک آرشیو دولتی مشغول به کار بود، متوجه وجود آرشیو منطقهای میشود که قفل بوده و برای عموم غیر قابل دسترس است. او متوجه میشود که در داخل آن، هزاران مدرک در مورد عقیم سازی وجود دارد.
اولین مورد مطالعهی وی مربوط به دختری ۱۳ ساله بود که به تشخیص یک کشیش که معتقد بود این دختر در دورههای تایید دین مسیحیت به اندازه کافی تمرکز ندارد عقیم شده بود.
این مورخ میگوید: «وقتی نمونههای مختلفی را مطالعه کردم با خودم گفتم که من، همسایه من یا هر کس دیگری میتوانست جای آنها باشد.»
او افزود: «شاید، چون زیادی خوشحال بودم یا دوست داشتم ناخن هایم را لاک بزنم یا آرایش کنم، هرکدام میتوانست دلیلی برای عقیم شدن باشد. اگر با جامعه سازگاری نداشتید، در خطر عقیم شدن بودید.»
طبق این قانون هر فردی میتوانست بدون رضایت و به دلایل اصلاح نژادی، اجتماعی یا پزشکی عقیم شود. این قانون پس از سالها تحقیق توسط موسسه دولتی زیست شناسی نژادی اجرا شد. مؤسسه پیشگامی که در سال ۱۹۲۲ تأسیس شد و بعدها آلمان نازی با الهام از سوئدیها آن را اجرا کرد. تأمین مالی این مؤسسه نیز از حمایت سیاسی گستردهای برخوردار بود و همه احزاب، به جز کمونیستها، از آن حمایت میکردند. رانسیس میگوید: «در آن زمان علم در جایگاه خدا بود.»
در آن زمان، برنامه عقیم سازی دولتی مخفی نبود و به صورت عمومی در اینباره بحث میشد و به دلیل تبلیغات گسترده انتقادات کمی را نیز برمیانگیخت. در دهه ۱۹۹۰ و به دنبال یک تحقیق پارلمانی، دولت سوئد به قربانیان عقیم سازی اجباری پیشنهاد پرداخت غرامت داد و با این طرح حدود ۱۵ هزار یورو را برای هر قربانی مقرر کردند.
تعداد ۳ هزار پرونده غرامت صادر شد که میتواند بسیار کمتر از تعداد افراد مشکوک به عقیم شدن باشد.
بسیاری از افراد از دریافت غرامت خودداری کردند، چرا که آن را شرمآور میخواندند. دایی سوندست که به همراه خالهاش عقیم شده بود نیز هرگز درخواست غرامت نکردند. بر طبق گفته سوندست «او حتی از اینکه با دختران قرار بگذارد احساس شرم میکرد چرا که فکر میکرد آنها از عقیمسازی او خبر دارند.»
دو تن از آشنایان داییاش که عقیم شده بودند نیز خودکشی کردند.
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: حقوق بشر نسل کشی حقوق بشر غربی عقیم سازی عقیم شده عقیم شدن ماج بریت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۵۴۷۸۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از صدای خودرو به شخصیت افراد پی ببرید
بسیاری از ما صدای ناگهانی و کرکننده تغییر یافته خودرو را تجربه کردهایم که آرامش ما را با سرعتی که میگذرد به میلیونها قطعه تبدیل میکند.
به گزارش خبرآنلاین، اگر در محلهای زندگی میکنید که این صداهای مزاحم آشنا هستند، احتمالاً شما را شگفتزده نخواهد کرد که تحقیقات تمایل به داشتن این نوع خودرو را به سطوح بالاتر سادیسم و روانپریشی مرتبط میکند.
روانشناس جولی ایتکن شرمر از دانشگاه وسترن انتاریو در کانادا بیش از ۵۰۰ نفر را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد تا رابطه بین ویژگیهای شخصیتی «تاریک» و ترجیح خودروهای پر سر و صدا با صدای اصلاح شده را بررسی کند.
شرمر در مورد مطالعه آزمایشی خود در Psychology Today نوشت: «از آنجایی که این تغییرات اگزوز هم برای مردم و هم برای حیوانات مزاحمت ایجاد میکند و هم در برخی از حوزههای قضایی غیرقانونی است، فپی بردن به این موضوع که چرا افراد میخواهند صدای خودروی آنها سر به فلک بکشد، حائز اهمیت و جالب است.
شرمر ۵۲۹ دانشجوی بازرگانی را که میانگین سنی آنها ۱۸ سال بود، مورد بررسی قرار داد که ۵۲ درصد از آنها مرد بودند. این تحقیقات با سه سؤال در مورد احساسات شرکتکنندگان نسبت به خودروهای پر سر و صدا، شناخته شدن با خودروهای خود و پتانسیل تغییر صدای خودرو را مطرح کرد.
آنها همچنین نظرسنجی شخصیت تتراد تاریک را تکمیل کردند، یک مقیاس که ویژگیهای شخصیتی ماکیاولیسم، خودشیفتگی، روانپریشی و سادیسم را میسنجد. این ویژگیها به دلیل ویژگیهای "شیطانی" آنها که شامل خودخواهی و سوء استفاده از دیگران است، تاریک نامیده میشوند.
فرض اولیه شومر آن بود که مردم ممکن است دوست داشته باشند با صدای بلند خودروی خود شناخته شوند و توجه زیادی را به خود جلب کنند که با رفتار خودشیفتگی همسو است. او همچنین پیشبینی میکرد که افرادی با ویژگیهای سادیستی یا روانپریشی، مرتبط با نگرشهای مجرمانه، تمایل بیشتری به خودروهای پر سر و صدا با تغییرات اغلب غیرقانونی داشته باشند. او همچنین پیشبینی کرد که مردان جوانتر ماشینهای پر سر و صدا را ترجیح میدهند چراکه فکر میکنند با این کار امتیاز بیشتری کسب میکنند.
شرمر به سیبیسی نیوز گفت: «به نظر میرسد این کار بیتوجهی بیرحمانه به احساسات و واکنشهای دیگران است.»
مرد بودن و داشتن ویژگیهای شخصیتی سادیستی و روانپریشی حدود ۲۹ درصد از واریانس ترجیح خودروهای پر سر و صدا را تشکیل میدهد. تجزیه و تحلیل نشان داد که جوان بودن امتیاز بالاتری را در مقیاس خودرو در گروه پیشبینی میکند، اما این همبستگی به اندازه کافی برای نتیجهگیری معنادار نبود. ارتباط بین نمرات بالاتر در مقیاس ماشین و هر یک از صفات تتراد تاریک یافت شد، اگرچه در مورد ماکیاولیسم و خودشیفتگی به طور معنی داری نبود.
در حالی که این مطالعه بینشهایی را ارائه میدهد، البته هشدارهایی نیز وجود دارد. شرکتکنندگان در نمونه نسبتاً کوچک و نسبتاً جوان بودند و همه در یک مدرک بازرگانی در همان دانشگاه ثبتنام کردند، بنابراین یافتههای شرمر ممکن است برای جمعیتهای گستردهتر صدق نکند.
این نظرسنجی فقط در مورد تمایل به داشتن خودروهای پر سر و صدا است و ترجیحات داشتن سایر وسایل نقلیه با صدای بلند، مانند موتور سیکلت یا کامیونهای بزرگ را بررسی نکرد. تحقیقات آینده میتواند متغیرهای دیگری مانند گوش دادن به موسیقی با صدای بلند در حین رانندگی را مورد بررسی قرار دهند.